چیچک
نــفـــسم همان نوزدهمین طلوعی که تو به دنیا آمدی و دنیایِ من شدی آرامِ جانم شدی و از آن به بعد من رویاهایم را با داشتنت زندگی می کنم آبادانیِ روزهای ویرانی ام ، زیباییِ چشمانِ عسلیت و خنده های شیرینت همه و همه قندِ مکرر است همین است که وقتی نگاهت می کنم دلم به نا کجا آباد می رود شکارچی قلبم ، دلخوشیِ ناب لحظاتم، عشق زمستانه ی من تولدت مبارکم باشه.
یــــارِ من
چه بهمن عشقی در قلبم به پا شد
-تقدیر-
نوشته شده در شنبه 98/11/19ساعت
8:40 صبح توسط arda2| نظرات ( ) |